معنی فارسی linoprint
B1یک تکنیک چاپ دستی که با استفاده از برشهای لینوکومی بر روی سطح نرم انجام میشود.
A printmaking technique using a carved linoleum surface.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک لیتوگرافی زیبای مناظر را ایجاد کرد.
مثال:
She created a beautiful linoprint of a landscape.
معنی(example):
لیتوگرافی میتواند یک روش سرگرمکننده و خلاقانه برای تولید هنر باشد.
مثال:
Linoprint can be a fun and creative way to make art.
معنی فارسی کلمه linoprint
:
یک تکنیک چاپ دستی که با استفاده از برشهای لینوکومی بر روی سطح نرم انجام میشود.