معنی فارسی linoprints
B1چاپهایی که با تکنیک لیتوگرافی بریدهشده ایجاد میشوند و شامل آثار متعدد میشوند.
Prints made using the linoprint technique, showcasing various artworks.
- NOUN
example
معنی(example):
این نمایشگاه شامل لیتوگرافیهایی از هنرمندان مختلف بود.
مثال:
The exhibit featured linoprints from various artists.
معنی(example):
لیتوگرافیها میتوانند به طرز قابل توجهی در سبک و رنگ متفاوت باشند.
مثال:
Linoprints can vary greatly in style and color.
معنی فارسی کلمه linoprints
:
چاپهایی که با تکنیک لیتوگرافی بریدهشده ایجاد میشوند و شامل آثار متعدد میشوند.