معنی فارسی linux
B1یک سیستم‌عامل متن‌باز که برای کامپیوترها و سرورها استفاده می‌شود.
An open-source operating system widely used in various computing environments.
- noun
noun
معنی(noun):
Any unix-like operating system distro that uses the Linux kernel.
example
معنی(example):
لینوکس یک سیستم عامل محبوب است.
مثال:
Linux is a popular operating system.
معنی(example):
بسیاری از توسعه‌دهندگان لینوکس را برای برنامه‌نویسی ترجیح می‌دهند.
مثال:
Many developers prefer Linux for programming.
معنی فارسی کلمه linux
:
یک سیستم‌عامل متن‌باز که برای کامپیوترها و سرورها استفاده می‌شود.
