معنی فارسی lippitude

B1

چاپلوسانه یا مستقیم، نمایانگر خصوصیتی ظاهری که در حین ارتباط عاطفی یا اجتماعی ابراز می‌شود.

The quality of being smooth or full in appearance, often relating to lips in a metaphorical sense.

example
معنی(example):

لب‌های مدل با لب‌پیدایی‌شان برجسته شدند.

مثال:

The lippitude of the model's lips made them stand out.

معنی(example):

لب‌پیدایی او موضوع بحث میان دوستانش بود.

مثال:

Her lippitude was a topic of discussion among her friends.

معنی فارسی کلمه lippitude

: معنی lippitude به فارسی

چاپلوسانه یا مستقیم، نمایانگر خصوصیتی ظاهری که در حین ارتباط عاطفی یا اجتماعی ابراز می‌شود.