معنی فارسی lippitudo
B1وزن یا اندازه لبها، به خصوص در بیان احساسات و ارتباطات.
A term denoting the fullness or prominence of lips, often used in discussions of appearances.
- NOUN
example
معنی(example):
لبپیدایی او در نحوه ارتباطش مشهود بود.
مثال:
His lippitudo was evident in the way he communicated.
معنی(example):
مردم اغلب در مورد لبپیدایی او وقتی او را ملاقات میکنند نظر میدهند.
مثال:
People often comment on her lippitudo when they meet her.
معنی فارسی کلمه lippitudo
:
وزن یا اندازه لبها، به خصوص در بیان احساسات و ارتباطات.