معنی فارسی liquidatorship

B1

مدیریت تصفیه به وضعیتی اشاره دارد که فرد یا گروه مسئول نظارت بر روند تصفیه و مدیریت دارایی‌ها و بدهی‌های یک شرکت می‌شود.

The state or position of being a liquidator, responsible for managing the dissolution of a company and overseeing the settlement of its finances.

example
معنی(example):

او به مدیریت تصفیه برای ساماندهی به پایان کار شرکت منصوب شد.

مثال:

She was appointed to the liquidatorship to manage the winding up of the company.

معنی(example):

مدیریت تصفیه شامل حل بدهی‌ها و توزیع دارایی‌هاست.

مثال:

The liquidatorship involves resolving debts and distributing assets.

معنی فارسی کلمه liquidatorship

: معنی liquidatorship به فارسی

مدیریت تصفیه به وضعیتی اشاره دارد که فرد یا گروه مسئول نظارت بر روند تصفیه و مدیریت دارایی‌ها و بدهی‌های یک شرکت می‌شود.