معنی فارسی literated

B1

به معنای ادبی شدن یا تبدیل به متن قابل خواندن.

Converted into literature or text that can be read.

example
معنی(example):

متون باستانی برای خوانندگان مدرن ادبی شده‌اند.

مثال:

The ancient texts have been literated for modern readers.

معنی(example):

دانشمند ایده‌های پیچیده را به اصطلاحات ساده‌تر ادبی کرد.

مثال:

The scholar literated the complex ideas into simpler terms.

معنی فارسی کلمه literated

: معنی literated به فارسی

به معنای ادبی شدن یا تبدیل به متن قابل خواندن.