معنی فارسی literateness
B2توانایی خواندن و نوشتن به طور مؤثر و با دانش ادبی.
The quality of being literate; the ability to read and write.
- NOUN
example
معنی(example):
ادبی بودن او همه را در سمینار تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
Her literateness impressed everyone at the seminar.
معنی(example):
ادبی بودن یک مهارت مهم در بازار کار امروزی است.
مثال:
Literateness is an important skill in today’s job market.
معنی فارسی کلمه literateness
:
توانایی خواندن و نوشتن به طور مؤثر و با دانش ادبی.