معنی فارسی literatured
B2ادبی، مربوط به ادبیات و دارای ویژگیهای ادبی.
Having qualities characteristic of literature.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سبک ادبی او مورد تحسین بسیاری از منتقدان قرار گرفت.
مثال:
His literatured style was admired by many critics.
معنی(example):
رویکرد ادبی او روایت را غنیتر کرد.
مثال:
The literatured approach he used enriched the narrative.
معنی فارسی کلمه literatured
:
ادبی، مربوط به ادبیات و دارای ویژگیهای ادبی.