معنی فارسی littley
B1به مقدار کم یا به صورت کوچک.
A small amount; somewhat.
- OTHER
example
معنی(example):
او کمی درباره تجربیات سفرش صحبت میکند.
مثال:
She speaks a littley about her travel experiences.
معنی(example):
آیا میتوانی کمی برای من توضیح دهی؟
مثال:
Can you explain it littley for me?
معنی فارسی کلمه littley
:
به مقدار کم یا به صورت کوچک.