معنی فارسی livability
B1زندگیپذیری به کیفیت زندگی در یک منطقه یا شهر اطلاق میشود که شامل عواملی چون دسترسی به امکانات، امنیت و شرایط زندگی است.
The quality of life in a place that makes it suitable for living.
- NOUN
example
معنی(example):
زندگیپذیری یک شهر به عوامل مختلفی مانند امنیت و خدمات بستگی دارد.
مثال:
The livability of a city depends on various factors like safety and services.
معنی(example):
زندگیپذیری بالا میتواند افراد بیشتری را به نقل مکان به آنجا جذب کند.
مثال:
High livability can attract more people to move there.
معنی فارسی کلمه livability
:
زندگیپذیری به کیفیت زندگی در یک منطقه یا شهر اطلاق میشود که شامل عواملی چون دسترسی به امکانات، امنیت و شرایط زندگی است.