معنی فارسی live off the fat of the land
B2از داراییهای سرزمین زندگی کردن، به معنی زندگی راحت و لوکس با منابع خوب است.
To live in a very comfortable and luxurious manner, enjoying the abundance available.
- IDIOM
example
معنی(example):
آنها با تمام راحتی خود از داراییهای سرزمین زندگی میکنند.
مثال:
They live off the fat of the land with all their comfort.
معنی(example):
او همیشه به دلیل خانواده ثروتمندش از داراییهای سرزمین زندگی میکند.
مثال:
He always lives off the fat of the land due to his wealthy family.
معنی فارسی کلمه live off the fat of the land
:
از داراییهای سرزمین زندگی کردن، به معنی زندگی راحت و لوکس با منابع خوب است.