معنی فارسی liverberries
B1توتهای کبدی، میوههای نادر و مغذی که در جنگل میرویند و به سلامتی کمک میکنند.
Rare and nutritious fruits that grow in the wild, beneficial for health.
- NOUN
example
معنی(example):
دکتر توتهای کبدی را به خاطر فواید سلامتیشان توصیه کرد.
مثال:
The doctor recommended liverberries for their health benefits.
معنی(example):
ما یک سبد توتهای کبدی از بازار کشاورزان خریدیم.
مثال:
We bought a basket of liverberries from the farmer's market.
معنی فارسی کلمه liverberries
:
توتهای کبدی، میوههای نادر و مغذی که در جنگل میرویند و به سلامتی کمک میکنند.