معنی فارسی livered

B1

لورد، توصیف شخصی با روح بزرگ و دلسوز که به دیگران اهمیت می‌دهد.

Describing a person who is generous and kind-hearted.

example
معنی(example):

او مردی با دلی بزرگ است که همیشه به دیگران رسیدگی می‌کند.

مثال:

He is a livered man, always caring for others.

معنی(example):

شخصیت با دل بزرگ در داستان بسیار دلسوز است.

مثال:

The livered character in the story is very compassionate.

معنی فارسی کلمه livered

: معنی livered به فارسی

لورد، توصیف شخصی با روح بزرگ و دلسوز که به دیگران اهمیت می‌دهد.