معنی فارسی liveth

C1

عبارت قدیمی و رسمی برای زندگی کردن، به ویژه در متن‌های مذهبی یا ادبی.

An archaic form of 'lives'; typically used in older texts or literary contexts to mean to exist or to reside.

example
معنی(example):

او که در حقیقت زندگی می‌کند، آزاد خواهد بود.

مثال:

He who liveth in truth shall be free.

معنی(example):

عبارت 'او زندگی می‌کند' اغلب در متون شاعرانه یا قدیمی دیده می‌شود.

مثال:

The phrase 'he liveth' is often seen in poetic or archaic texts.

معنی فارسی کلمه liveth

: معنی liveth به فارسی

عبارت قدیمی و رسمی برای زندگی کردن، به ویژه در متن‌های مذهبی یا ادبی.