معنی فارسی lixivious
C1لکسیویس، اصطلاحی برای توصیف رفتار یا گفتاری با مضامین شهوانی یا تحریک‌آمیز.
Having a tendency to indulge in sexual desire; lecherous.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اظهارات لکسیویس او باعث ناراحتی همه در مهمانی شد.
مثال:
His lixivious remarks made everyone uncomfortable at the party.
معنی(example):
فیلم شامل چندین صحنه لکسیویس بود که برای کودکان مناسب نبود.
مثال:
The film contained several lixivious scenes that were inappropriate for children.
معنی فارسی کلمه lixivious
:
لکسیویس، اصطلاحی برای توصیف رفتار یا گفتاری با مضامین شهوانی یا تحریک‌آمیز.
