معنی فارسی lobulette
B1لوبولت، یک جزء کوچکتر از لوب، معمولاً در ساختارهای بیولوژیکی.
A small lobe; a diminutive of a lobe.
- NOUN
example
معنی(example):
لوبولت در آناتومی، یک لوب کوچک است که معمولاً یافت میشود.
مثال:
The lobulette is a small lobe often found in anatomy.
معنی(example):
هر لوبولت کارکرد خاصی در عضو دارد.
مثال:
Each lobulette serves a specific function in the organ.
معنی فارسی کلمه lobulette
:
لوبولت، یک جزء کوچکتر از لوب، معمولاً در ساختارهای بیولوژیکی.