معنی فارسی log lines
B1جملات یا عبارات کوتاهی که مفهوم یا خلاصهای از یک داستان یا ایده را بیان میکنند.
Short sentences or phrases that convey the essence or summary of a story or idea.
- NOUN
example
معنی(example):
خطوط چاپشده روی کاغذ به ساماندهی افکار ما کمک کرد.
مثال:
The log lines drawn on the paper helped organize our thoughts.
معنی(example):
در فیلمنامه، هر شخصیت خط داستان خاصی دارد.
مثال:
In the screenplay, each character has specific log lines.
معنی فارسی کلمه log lines
:
جملات یا عبارات کوتاهی که مفهوم یا خلاصهای از یک داستان یا ایده را بیان میکنند.