معنی فارسی log-jam
B1تجمع متوقفکننده یا مانع در یک مسیر، به ویژه در زمینههای طبیعی یا مدیریتی.
A blockage or obstruction that prevents progress, especially in natural or management contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
تجمع چوبها در رودخانه مانع از عبور تمام قایقها شد.
مثال:
The log-jam in the river blocked all the boats from passing through.
معنی(example):
باید تجمع چوبها را برطرف کنیم تا بتوانیم پروژه را ادامه دهیم.
مثال:
We need to clear the log-jam before we can continue with the project.
معنی فارسی کلمه log-jam
:
تجمع متوقفکننده یا مانع در یک مسیر، به ویژه در زمینههای طبیعی یا مدیریتی.