معنی فارسی logarithmical
C1لگاریتمی، چیزی که به لگاریتمها مربوط میشود یا از آنها مشتق شده است.
Relating to logarithms, especially in terms of a scale or representation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مقیاس لگاریتمی مقایسه مقادیر در حال رشد نمایی را آسانتر میکند.
مثال:
The logarithmical scale makes it easier to compare exponentially growing values.
معنی(example):
در یک زمینه لگاریتمی، تغییرات کوچک میتوانند تفاوتهای بزرگ را نشان دهند.
مثال:
In a logarithmical context, small changes can represent large differences.
معنی فارسی کلمه logarithmical
:
لگاریتمی، چیزی که به لگاریتمها مربوط میشود یا از آنها مشتق شده است.