معنی فارسی logarithmically

B2

به شکلی که میزان افزایش یا کاهش یک کمیت به نسبت لگاریتمی از مقدار اولیه آن است.

In a manner relating to logarithm, often describing scale or growth.

example
معنی(example):

نمودار به صورت لگاریتمی رشد می‌کند، به این معنی که به آرامی در طول زمان افزایش می‌یابد.

مثال:

The graph grows logarithmically, meaning it increases slowly over time.

معنی(example):

او مقادیر را به صورت لگاریتمی اندازه‌گیری کرد تا محاسبات را ساده‌تر کند.

مثال:

He measured the values logarithmically to simplify the calculations.

معنی فارسی کلمه logarithmically

: معنی logarithmically به فارسی

به شکلی که میزان افزایش یا کاهش یک کمیت به نسبت لگاریتمی از مقدار اولیه آن است.