معنی فارسی loggin
B1ثبت، عمل نوشتن یا ذخیرهسازی اطلاعات یا خاطرات.
The act of recording or entering data, often in a systematic way.
- VERB
example
معنی(example):
از ثبت ماجراهای روزانهام لذت بردم.
مثال:
I enjoyed loggin my daily adventures.
معنی(example):
ثبت کردن راه خوبی برای پیگیری پیشرفت است.
مثال:
Loggin is a great way to keep track of progress.
معنی فارسی کلمه loggin
:
ثبت، عمل نوشتن یا ذخیرهسازی اطلاعات یا خاطرات.