معنی فارسی logginess
B1پرگیزی، حالتی که در آن هوای مرطوب و سنگین وجود دارد.
The quality or condition of being loggy or excessively moist.
- NOUN
example
معنی(example):
پرگیزی هوای اطراف، تنفس را سخت میکند.
مثال:
The logginess of the air makes it hard to breathe.
معنی(example):
او از پرگیزی آب و هوا شکایت کرد.
مثال:
He complained about the logginess of the weather.
معنی فارسی کلمه logginess
:
پرگیزی، حالتی که در آن هوای مرطوب و سنگین وجود دارد.