معنی فارسی logwise

B1

به صورت منطقی، به روشی که براساس مراحل ثبت شده یا موجود باشد.

In a way that is organized according to a logical sequence or order.

example
معنی(example):

او پروژه را به صورت منطقی سازماندهی کرد تا پیشرفت را به راحتی پیگیری کند.

مثال:

He organized the project logwise to track progress easily.

معنی(example):

شما باید داده‌ها را به صورت منطقی مرتب کنید تا تحلیل بهتری داشته باشید.

مثال:

You should arrange the data logwise for better analysis.

معنی فارسی کلمه logwise

: معنی logwise به فارسی

به صورت منطقی، به روشی که براساس مراحل ثبت شده یا موجود باشد.