معنی فارسی lombrosian
C1لامبروزین، مرتبط با نظریه لامبروزو که مدعی بود مجرمان ممکن است ویژگیهای زیستشناختی خاصی داشته باشند.
Relating to Cesare Lombroso's theory in criminology, which posited physical characteristics could identify criminals.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نظریه لامبروزین درباره جرم پیشنهاد داد که مجرمان ویژگیهای جسمانی خاصی دارند.
مثال:
The Lombrosian theory of crime suggested that criminals had distinct physical traits.
معنی(example):
او مفاهیم لامبروزین را در کلاس جنایی خود مطالعه کرد.
مثال:
She studied Lombrosian concepts in her criminology class.
معنی فارسی کلمه lombrosian
:
لامبروزین، مرتبط با نظریه لامبروزو که مدعی بود مجرمان ممکن است ویژگیهای زیستشناختی خاصی داشته باشند.