معنی فارسی lomentaceous
B2لامنتاسی، اصطلاحی برای توصیف نوعی غلاف یا دانه که در حین رسیدن شکافته میشود.
Describing pods that are jointed and break open when mature, typically referring to certain leguminous plants.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گیاه غلافهای لمنتاسی را نشان داد که وقتی رسیده بودند، پاره میشدند.
مثال:
The plant displayed lomentaceous pods that burst open when ripe.
معنی(example):
ما دانههای لمنتاسی را از باغ جمعآوری کردیم.
مثال:
We collected lomentaceous seeds from the garden.
معنی فارسی کلمه lomentaceous
:
لامنتاسی، اصطلاحی برای توصیف نوعی غلاف یا دانه که در حین رسیدن شکافته میشود.