معنی فارسی lonelily

B1

تنهایی، به صورت حاضر نشانه‌ی احساس غم و تنهایی است.

In a lonely manner; often signifies a sense of sadness or isolation.

example
معنی(example):

او با نگاهی تنها به بیرون از پنجره نگاه می‌کرد و در جستجوی هم‌صحبتی بود.

مثال:

He looked out the window lonelily, longing for companionship.

معنی(example):

او شب‌هایش را به تنهایی و سکوت گذرانید.

مثال:

Lonelily, she spent her evenings in silence.

معنی فارسی کلمه lonelily

: معنی lonelily به فارسی

تنهایی، به صورت حاضر نشانه‌ی احساس غم و تنهایی است.