معنی فارسی long distance
B1به معنی فاصلهای که برای ارتباط و یا سفر باید طی شود.
Referring to a significant separation in space or time.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
با وجود فاصله طولانی، آنها رابطه خود را حفظ میکنند.
مثال:
They maintain their relationship despite the long distance.
معنی(example):
دویدن طولانیمدت نیاز به استقامت خوب دارد.
مثال:
Long distance running requires good endurance.
معنی فارسی کلمه long distance
:
به معنی فاصلهای که برای ارتباط و یا سفر باید طی شود.