معنی فارسی loose rein

B2

آزادی عمل یا کنترل کمتر بر روی یک کار.

Allowing freedom or flexibility in a situation.

example
معنی(example):

معلم به ما آزادی عمل در پروژه داد.

مثال:

The teacher gave us a loose rein for the project.

معنی(example):

والدین گاهی اوقات آزادی عمل بیشتری به فرزندان خود می‌دهند.

مثال:

Parents sometimes give their kids a loose rein.

معنی فارسی کلمه loose rein

: معنی loose rein به فارسی

آزادی عمل یا کنترل کمتر بر روی یک کار.