معنی فارسی lordlike
B2به حالت یا خصلت شخصی اشاره دارد که شبیه یک لرد است.
Resembling or characteristic of a lord; noble and dignified.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شیوهٔ رفتاری او شبیه لردها بود و باعث احترام دیگران به او شد.
مثال:
His lordlike demeanor made everyone respect him.
معنی(example):
او حضور لردمانندی داشت که توجهها را جلب میکرد.
مثال:
She had a lordlike presence that commanded attention.
معنی فارسی کلمه lordlike
:
به حالت یا خصلت شخصی اشاره دارد که شبیه یک لرد است.