معنی فارسی lordlet
B1عنوانی برای فردی که از نظر اجتماعی در موقعیت پایینتری نسبت به لردها قرار دارد.
A minor lord or a person of lower nobility.
- NOUN
example
معنی(example):
لرد کوچک مسئول املاک کوچک بود.
مثال:
The lordlet was responsible for the small estate.
معنی(example):
به عنوان یک لرد کوچک، او مقداری قدرت داشت اما خیلی زیاد نبود.
مثال:
As a lordlet, he had some authority but not much power.
معنی فارسی کلمه lordlet
:
عنوانی برای فردی که از نظر اجتماعی در موقعیت پایینتری نسبت به لردها قرار دارد.