معنی فارسی lornness

B1

بی‌کسی، حالتی که در آن فرد احساس تنهایی و ناامیدی می‌کند.

The state of being forsaken or abandoned; a sense of loneliness.

example
معنی(example):

بی‌کس بودن جنگل فضایی مرموز ایجاد کرد.

مثال:

The lornness of the forest created a mysterious atmosphere.

معنی(example):

پس از از دست دادن دوستش، حس بی‌کسی عمیقی را احساس کرد.

مثال:

He felt a deep sense of lornness after losing his friend.

معنی فارسی کلمه lornness

: معنی lornness به فارسی

بی‌کسی، حالتی که در آن فرد احساس تنهایی و ناامیدی می‌کند.