معنی فارسی loveman
B1مردی که به خاطر محبوبیت یا ویژگیهای عاشقانهاش شناخته شده است.
A man who is particularly romantic or well-known for his affections.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان مرد عاشق شهر شناخته میشد.
مثال:
He was known as the loveman of the town.
معنی(example):
مرد عاشق به دیگران کمک کرد تا عشق را پیدا کنند.
مثال:
The loveman helped others find love as well.
معنی فارسی کلمه loveman
:
مردی که به خاطر محبوبیت یا ویژگیهای عاشقانهاش شناخته شده است.