معنی فارسی lowness
B1حالت یا وضعیت ناپایین بودن یا افت.
The quality of being low; inferiority.
- NOUN
example
معنی(example):
پستی میتواند معمولاً به حس شکست منجر شود.
مثال:
Lowness can often lead to a sense of failure.
معنی(example):
پستی ساختمان باعث شد که کمتر دیدنی به نظر برسد.
مثال:
The lowness of the building made it seem less impressive.
معنی فارسی کلمه lowness
:
حالت یا وضعیت ناپایین بودن یا افت.