معنی فارسی lozengy
B1دارای بافت یا شکلی شبیه به لوزن، معمولاً به صورت زیبایی شناسی توصیف میشود.
Having a texture or quality resembling a lozenge, often used in design and art.
- OTHER
example
معنی(example):
اثر هنری بافتی لوزنوار داشت که توجه را جلب میکرد.
مثال:
The art piece had a lozengy texture that caught the eye.
معنی(example):
پارچه لوزنوار بود و عمق بیشتری به لباس میداد.
مثال:
The fabric was lozengy, adding depth to the garment.
معنی فارسی کلمه lozengy
:
دارای بافت یا شکلی شبیه به لوزن، معمولاً به صورت زیبایی شناسی توصیف میشود.