معنی فارسی lubritorian
B1روانساز، فردی که مسئول روانسازی تجهیزات و ماشینآلات است.
A person who specializes in lubrication and maintenance of machinery.
- NOUN
example
معنی(example):
روانساز اطمینان حاصل کرد که تمام تجهیزات به خوبی روانسازی شدهاند.
مثال:
The lubritorian ensured all equipment was well lubricated.
معنی(example):
به عنوان یک روانساز، او اهمیت نگهداری را درک میکرد.
مثال:
As a lubritorian, he understood the importance of maintenance.
معنی فارسی کلمه lubritorian
:
روانساز، فردی که مسئول روانسازی تجهیزات و ماشینآلات است.