معنی فارسی luckful
B1خوششانس، کسی که در شرایط مثبت و خوشایند قرار دارد یا به طور مکرر با موفقیت روبرو میشود.
Experiencing good fortune or favorable circumstances.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در روز تولدش احساس خوششانسی میکرد.
مثال:
She felt luckful during her birthday party.
معنی(example):
او یک فرد خوششانس است که همیشه در بازیها برنده میشود.
مثال:
He is a luckful person who always wins games.
معنی فارسی کلمه luckful
:
خوششانس، کسی که در شرایط مثبت و خوشایند قرار دارد یا به طور مکرر با موفقیت روبرو میشود.