معنی فارسی luckie

B1

خوش‌شانس، چیزی که با شانس مثبت یا نتایج مطلوب همراه است.

An informal term referring to something good that happens by chance.

example
معنی(example):

آن یک واقعۀ خوش‌شانس برای ما بود.

مثال:

That was a luckie occurrence for us.

معنی(example):

او یک هفته خوش‌شانس با تمام موفقیت‌هایش داشته است.

مثال:

She's had a luckie week with all her success.

معنی فارسی کلمه luckie

: معنی luckie به فارسی

خوش‌شانس، چیزی که با شانس مثبت یا نتایج مطلوب همراه است.