معنی فارسی lucubratory

B1

مرتبط با تلاش و مصر بودن در مطالعه یا کار شبانه.

Pertaining to diligent study or work, especially at night.

example
معنی(example):

تلاش‌های شبانه‌اش منجر به انتشار قابل توجهی شد.

مثال:

Her lucubratory efforts led to an impressive publication.

معنی(example):

او اغلب کارهای تحقیقاتی‌اش را از جهات غیرمنتظره‌ای پاداش‌دهنده می‌یافت.

مثال:

He often found his lucubratory work rewarding in unexpected ways.

معنی فارسی کلمه lucubratory

: معنی lucubratory به فارسی

مرتبط با تلاش و مصر بودن در مطالعه یا کار شبانه.