معنی فارسی lucullian
B2به معنی یک مهمانی یا جشن باشکوه و فراوان.
Relating to sumptuous or extravagant meals and feasts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
میهمانی واقعاً لوکولی بود، با طیف وسیعی از غذاها.
مثال:
The feast was truly lucullian, with a wide variety of dishes.
معنی(example):
مهماننوازی آنها لوکولی بود و به مهمانان مقدار زیادی غذا ارائه دادند.
مثال:
Their hospitality was lucullian, offering guests an abundance of food.
معنی فارسی کلمه lucullian
:
به معنی یک مهمانی یا جشن باشکوه و فراوان.