معنی فارسی lues
B2سرنخها، نشانههایی که اطلاعات بیشتری درباره یک موضوع یا مشکل فراهم میکنند.
Clues or hints that help in resolving a mystery or problem.
- verb
verb
معنی(verb):
To sift using a sieve, particularly in mining tin or silver.
example
معنی(example):
کارآگاه سرنخها را دنبال کرد تا پرونده را حل کند.
مثال:
The detective followed the lues to solve the case.
معنی(example):
سرنخها به یک توطئه بزرگتر اشاره داشتند.
مثال:
The lues pointed to a larger conspiracy.
معنی فارسی کلمه lues
:
سرنخها، نشانههایی که اطلاعات بیشتری درباره یک موضوع یا مشکل فراهم میکنند.