معنی فارسی luminate
B1روشن کردن یا ایجاد نور در یک فضا یا محیط.
To illuminate or light up.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند اتاق را با رنگها روشن خواهد کرد.
مثال:
The artist will luminate the room with colors.
معنی(example):
آنها قصد دارند جشنواره را با فانوسها روشن کنند.
مثال:
They plan to luminate the festival with lanterns.
معنی فارسی کلمه luminate
:
روشن کردن یا ایجاد نور در یک فضا یا محیط.