معنی فارسی luminative

B1

توصیفی از چیزی که دارای خاصیت روشنایی یا روشنی است.

Having the quality to illuminate or be enlightening.

example
معنی(example):

یک جو نورانی می‌تواند خلاقیت را افزایش دهد.

مثال:

A luminative atmosphere can enhance creativity.

معنی(example):

ایده‌های نورانی معمولاً به راه‌حل‌های نوآورانه منجر می‌شوند.

مثال:

Luminative ideas often lead to innovative solutions.

معنی فارسی کلمه luminative

: معنی luminative به فارسی

توصیفی از چیزی که دارای خاصیت روشنایی یا روشنی است.