معنی فارسی lunatically
B1به شکل دیوانهوار یا غیرعاقلانه.
In a manner that is wildly crazy or irrational.
- ADVERB
example
معنی(example):
او زیر نور کامل ماه به صورت دیوانهوار رقصید.
مثال:
She danced lunatically under the full moon.
معنی(example):
ایدههای او بهعنوان تخیلی دیوانهوار در نظر گرفته میشد.
مثال:
His ideas were considered lunatically imaginative.
معنی فارسی کلمه lunatically
:
به شکل دیوانهوار یا غیرعاقلانه.