معنی فارسی lunatum

B2

استخوان سی‌گوشه‌ای در مچ دست که به حرکات آن کمک می‌کند.

A bone in the wrist that is shaped like a crescent and is key for movement.

example
معنی(example):

استخوان لوناتوم بخش ضروری مچ دست است.

مثال:

The lunatum bone is an essential part of the wrist.

معنی(example):

پزشکان به مطالعه لوناتوم می‌پردازند تا آسیب‌های مچ دست را درک کنند.

مثال:

Doctors study the lunatum to understand wrist injuries.

معنی فارسی کلمه lunatum

: معنی lunatum به فارسی

استخوان سی‌گوشه‌ای در مچ دست که به حرکات آن کمک می‌کند.