معنی فارسی luridly

B2

به طور وحشتناک و پررنگ، معمولاً در بیان جزئیات غیرمعمول.

In a way that is vivid, shocking, and attention-grabbing, often used for graphic descriptions.

example
معنی(example):

این فیلم به شکل وحشتناکی تبلیغ شد تا بینندگان بیشتری جذب کند.

مثال:

The movie was advertised luridly to attract more viewers.

معنی(example):

او تصادف را به طرز وحشتناکی توصیف کرد و همه را به حیرت انداخت.

مثال:

She described the accident luridly, making everyone gasp.

معنی فارسی کلمه luridly

: معنی luridly به فارسی

به طور وحشتناک و پررنگ، معمولاً در بیان جزئیات غیرمعمول.