معنی فارسی luscinia
B2نوعی پرنده که معمولاً آواز دلنشینی دارد.
A genus of birds commonly known as nightingales, noted for their beautiful song.
- NOUN
example
معنی(example):
بلبل درختان به زیبایی آواز میخواند.
مثال:
The luscinia singing in the trees is beautiful.
معنی(example):
بلبل به خاطر صدای زیبایش شناخته میشود.
مثال:
The luscinia is known for its melodious sound.
معنی فارسی کلمه luscinia
:
نوعی پرنده که معمولاً آواز دلنشینی دارد.