معنی فارسی lusterer
B2فردی که به جلا دادن و درخشان کردن اشیاء میپردازد.
One who or that which imparts luster.
- NOUN
example
معنی(example):
درخشانساز جواهرات را درخشان کرد.
مثال:
The lusterer made the jewelry shine brilliantly.
معنی(example):
به عنوان یک درخشانساز، او به کار خود افتخار میکرد.
مثال:
As a lusterer, he took great pride in his work.
معنی فارسی کلمه lusterer
:
فردی که به جلا دادن و درخشان کردن اشیاء میپردازد.