معنی فارسی lustfully
B2به طور شهوانی یا با تمایل زیاد به چیزی.
In a manner that shows a strong desire or craving.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با شهوت به دسر نگاه کرد، آماده برای دل indulgence.
مثال:
He looked at the dessert lustfully, eager to indulge.
معنی(example):
او با شهوت به نقاشی نگاه کرد و از زیبایی آن قدردانی کرد.
مثال:
She admired the painting lustfully, appreciating its beauty.
معنی فارسی کلمه lustfully
:
به طور شهوانی یا با تمایل زیاد به چیزی.