معنی فارسی lymphangiotomy

B2

عمل جراحی که در آن عروق لنفاوی بریده می‌شوند تا به بهبود جریان لنفاوی کمک شود.

A surgical procedure involving the incision of lymphatic vessels.

example
معنی(example):

جراح یک لنفانژیوطم را برای بهبود تخلیه لنفاوی انجام داد.

مثال:

The surgeon performed a lymphangiotomy to improve lymphatic drainage.

معنی(example):

یک لنفانژیوطم می‌تواند به درمان برخی از اختلالات لنفاوی کمک کند.

مثال:

A lymphangiotomy can help treat certain lymphatic disorders.

معنی فارسی کلمه lymphangiotomy

: معنی lymphangiotomy به فارسی

عمل جراحی که در آن عروق لنفاوی بریده می‌شوند تا به بهبود جریان لنفاوی کمک شود.